تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !
من را به من نبودن محکوم نکن !
من همانم که درگیر عشقش بودی !
یادت نمی آید ؟!
من همانم !
حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !
تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !
من را به من نبودن محکوم نکن !
من همانم که درگیر عشقش بودی !
یادت نمی آید ؟!
من همانم !
حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !
گاهی سخت می شود …
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش
فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو
از این همه ، تنهایی است ....
حتی اگر حرفی نبود ؛
شمارهام را بگیر و فقط بخند..
وقتی میخندی ،
زمان میایستد ..
و در زیر پوستام انگار
پرندهایست
که برای رهایی
پرپر میزند
حکایت** ماهی تُنگ شکستـــه ایســـت
که روی زمین دل دل می زند ..
و حکایتــــــ تو
حکایت پسرک شیطان تیر کـــــمـان به دستی
که نفس های او را شـــــماره می کند ..
ﺁﻏـــــــﻮﺵ ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺑﺩار ؛
ﮐـــﻪ ﺑـــﻮﯼ "ﺑـــــﯽ ﮐﺴـــﯽ" ﺑﺪﻫﺪ ،
ﻧــﻪ ﺑــــﻮﯼ
"ﻫــــﺮﮐﺴـــﯽ"
که بايد دستت رو بـــزنی زير چـــــونت
و
جريان زندگيــــت رو فقــــــــط تمــاشا کنی
بعدشـــــــم بگــــی
بـــــــــــــــــــــــــــــه درک...
جهان خالی تر از آن است
که جای خالی تو را حس نکنم...!
و خیال کن
چه خالی شده ام
وقتی حتی
خیالت هم سهم دیگران شده باشد...!!!
من نه عـاشق بـودمـ و نـه آلـودهـ بـه افـکار پـلید
من بـه دنـبـال نـگاهے بـودمـ کـه مرا
از پس دیـوانـگے امـ مے فـهمیـد !
و خدا مے دانـد ...
سادگـے از تـه دلـبستـگے امـ پـیـدا بـود ...
نقـش یـــک درخــت خشک را
در زنـدگی بازی میکـنم
نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم
یا هیزم شکن پـیــر...!!
متــــــــاسفم…
نه برای تو که دروغ برایــــت خـــود زندگیست…
نه برای خودم که دروغ تنهـــا خط قرمز زندگیـــستــــ بـــرایم….
متاسفم که چرا مزه ے عشـــــــق را….
از دستـــــــــ تــــــو چشیــــدم….
تا همیشه در شکـــــــــــ دروغ بودنش بمـــانم….
دمش گرم!!!
باران را میگویم...
به شانه ام زدوگفت؟
خسته شدی؟
امروز را تو استراحت کن..من به جایت میبارم
این که خودت را گوشه ی گلو قایمــ کنیــ
چیزیــ را عوض نمیکند!
بالآخره یا اشک می شویــــ
در چشمانمــ
یا عقده در دلمـــ....
از زیـر سنـگ هم کـه شده پـیدایم کـُن …
مـدت هاست که تـنهـایی هـای مـرا …
دست هـای جـستجوگـری لـمس نکـرده انـد.