عکس تـــو را
به سقف آسمان سنجاق میکنم
حال که این روزهــا
از فرط دلتنــــگی
چشمانم مدام رو به آسمـــان است
بگذار تـــو در قـاب چشمانم باشی...
عکس تـــو را
به سقف آسمان سنجاق میکنم
حال که این روزهــا
از فرط دلتنــــگی
چشمانم مدام رو به آسمـــان است
بگذار تـــو در قـاب چشمانم باشی...
که هروقت از همه چی خسته وناامید بود بهش بگه
مهـم اینه که تـــــــو هستی
بیخیال دنیا...
رخ به رخ که شدیم
من مات شدم...
و تو همچون پادشاهی که
از اینگونه فتـــح ها زیاد دیده است؛
بی اهمیت رد شدی...
قرارمان یک مانور کوچک بود…
قرار بود تیرهای نگاهت مشقی باشد…
اما ببین،
یک جای سالم بر قلبم نمانده است…!
خارپشتی شدهام
که تیغهایش
دنیای امنی برایش ساخته
اما ...
حسرت نوازشی عاشقانه
تا ابد ...
مـن امتـحان کـرده ام !
آدم پـیــــــر می شود !
وقتــــی عزیزش را صــدا می زنـد
و جـوابـــــی نمـی شـنـود ..!!
بدان که باز عروسک کسی نمیشوم که به هوای
بازی با دیگری مرا درکنج اتاق رها
کند برود.
تنهائیم را دیگر با کسی قسمت نمیکنم که مانند تو روزی تنهایم بگذارد
سیگارلایت را به موسیقی لایت ترجیح میدهم!
روح من با هیچ نغمه ای لایت نمیشود،
به من عشق تعارف نکنید!
قبلا صرف شده.....!!!!
به دستانم فندکی،کبریتی،
سنگ آتش زنه ای برسانید تا
برای هضم عشق
سیگاری آتش کنم ...
همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای
همیشه برایم به معنای واقعی یک عشق بوده ای
گرچه گهگاهی از تو بی وفایی دیده ام اما همیشه برایم باوفا بوده ای
گرچه دلم را میشکنی و اشکم را در می آوری اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای
از لحظه ای که صدای
زنگ تلفن بلند می شود...
از جا می پرم...!
تا لحظه ای که...
مثل همیشه...
» تو نیستی ...!!
امــلای نوشتـههایـ م، نگـــارش حرفهایـــ م،
تصمیـمهایــ م، روزهـایــ م، زندگیــ م، دنیایـــ م،
همـ ه و همـ ه پــُر از غلـط اسـ ت ...
تنهـا تــ و درسـ ت بـ ودی ...
و بعـد از تـ و انگـــار همـ ه چیـ ز غلـط اسـ ت!
آنهمــ ه فکـ ر عاشقــــ ــانـ ه
هیـ زم شدنـ د بـرای آتـ ش ِسوختنـ م !!!
خسته ام از این مواظب خودت باش ها !
تو اگر نگران من بودی ،
نمیرفتی اگر میماندی ،
با یک نگاه ، با یک نفس مواظبم بودی
پس نگران من نباش برو . . . !
خودم قبول دارم که کهنه شده ام !
آنقدر کهنه که می شودروی گرد و خاک تنم یادگاری نوشت......
بنویس ولی بمان.........