کلماتم را
در جوی می شویم
لحظه هایم را
در روشنی باران ها
تا برای تو شعری بسرایم٬روشن
تا که بی دغدغه و بی ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی پرده بگویم
که تو را
دوست می دارم تا مرز جنون
دکتر شفیعی کد کنی
نظرات شما عزیزان: